رادوين و بابايي در پارك شهر
[ شنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۹۴ ] [ 12:4 ] 4 شنبه اي كه اومدم دنبالت و تو رو از خونه مامانم اينا بيارم حسابي خسته بودي بعد بابام گفت كه امروز براي تنوع تو رو با خودش برده پارك شهر (نه اينكه شما همه پارك هاي محل رو فتح كردي بابايي براي فكر تنوع بوده) و تو اونجا حسابي بازي كردي و حيوانو رو ديدي و حسابي ذوق كردي و ديدن استخر هاي بزرگ پارك برات هيجان انگيز بوده بعد بابايي شما رو سوار مجسمه حيوانات كرده بود و يك عالمه ازت عكس گرفته بود. خدا خيرش بده بابايي و خيلي هواتو داره و وقتي تو پيش اونايي من خيالم راحته بعد هم رسيدي خونه ديگه نا نداشتي و ماماني برات پاهاتو ماليده تو هم خيلي خوشت اومده&nb...
نویسنده :
مامان منير
10:13